کرونولوژی استاندارد محاورات افلاطون و شواهد سبکشناختی
نویسندگان
چکیده
چکیده این مقاله به دنبال روشن ساختن دو نکته است: 1. کرونولوژیهای ارائهشده از محاورات افلاطون از ربع آخر قرن نوزدهم تاکنون همگی ساختاری مشابه دارند؛ ساختاری که می توان آن را به جهت غلبۀ کاملش کرونولوژی استاندارد نامید؛ 2. علیرغم این حقیقت که ظهور این ساختار مدیون شواهد سبکشناختی و متأثر از آن هاست، به جز محاورات متأخر جایگاه دیگر محاورات در این ساختار توسط شواهد یادشده تأیید نمی شود. کرونولوژی استاندارد تمایل دارد محاوراتی همچون منون و جمهوری را پس از محاورات سقراطی و پیش از پارمنیدس و ثئایتتوس قرار دهد. این ساختار همچنین تأکید دارد که این دو محاورۀ اخیر پس از محاورات میانی و پیش از محاورات متأخری چون سوفیست، تیمائوس، فیلبوس و قوانین قرار گیرد. این جستار تلاش می کند نشان دهد به جز شباهت میان این محاورات متأخر و تأخر احتمالی آن ها، جایگاه دیگر محاورات بهویژه محاورات میانی، ثئایتتوس و پارمنیدس هیچگونه مبنای سبکشناختی ندارد.
منابع مشابه
اصول وجودـ معرفتشناختی محاورات اولیه افلاطون
در این جستار برآنیم اصول وجودشناختی و معرفتشناختی افلاطون در محاورات اولیه و به خصوص لاخس، خارمیدس، اوثیفرون، اوتیدموس و هیپیاس بزرگ را بر مبنای سه عنصر آنچه «دور سقراطی» مینامیم یعنی پرسش سقراطی، ادعای سقراطی انکار دانش و النخوس مورد بررسی قرار دهیم. حاصل این بررسی شش اصل وجود - معرفتشناختی است: شناخت الف، معرفتشناسی دوقطبی، وجودشناسی دوقطبی، معرفت گسسته، وجود گسسته و م...
متن کاملزمان بندی محاورات افلاطون و جایگاه زمانی رسالۀ کراتیلوس
فعالیت فلسفی افلاطون که در قالب نامه و محاوره به دست ما رسیده است، دس تکم پنجاه سال به طول انجامید. بدیهی است جریان تفکر انسانی با تغییر شرایط حیاتی همواره متحول م یشود و اگر قرار باشد حاصل این تحول در نمایشی پنجاه ساله نظاره شود، نباید تغییر رویکردها و تفاوت نگرش ها از نگاه محقق مخفی بماند. زمان بندی آثار افلاطون و تعیین تعلق هر یک از آنها به دور های خاص، به محقق کمک می کند هر چه بهتر ارزش مفا...
متن کاملتجدید نظر افلاطون در وجودشناسی و معرفتشناسی پیش از محاورات دوره میانی
این مقاله در جستجوی اثبات این نکته است که برخی از مبانی و اصول معرفتشناختی و وجودشناختی افلاطون در فاصله میان محاورات دوره اولیه و دوره میانی تغییر کرده است. هر چند این نتیجه به نوعی به تقویت دیدگاه تحولگرایان در خصوص رابطه میان محاورات اولیه و میانی میانجامد، با توجه به اثبات این تحول در وجودشناسی و معرفت شناسی افلاطون، ضمن بسط آن، به تحولی عمیقتر از تحول مد نظر تحولگرایان اشاره میکند. ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
متافیزیکجلد ۷، شماره ۲۰، صفحات ۱-۱۸
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023